🌹🌟داستان پندآموز🌟🌹
🌱حکایتی واقعی و آموزنده🌱
🔸علامه ندوي رحمه اللّه مي گويد:👇
💠در بازار لکهنو-یکی از شهرهای بزرگ هند-
🔹خیاطی بود که دکان خیاطی داشت، وی بسیار ساده روزگار میگذراند اما عادت عجیبی داشت،
💫👈و آن این که هر زمان جنازهای برای نماز گذاشته میشد، این خیاط در دکان را میبست و در نماز جنازه شرکت میکرد.
🔅باری برخی از همسایه گانشان به وی گفتند:
👈کار تو فقط شده بستن مغازه و شرکت در نماز جنازه❗
🔻👈هیچ میدانی این عمل به کار و بارت لطمه میزند و تو را از داد و ستد باز میدارد❓
🔹خیاط پاسخ داد:
💫👈من از علما شنیدهام که هر کس در نماز جنازهٔ برادر مسلمان خودش شرکت کند، انسانهای زیادی در نماز جنازهاش٬ شرکت خواهند کرد؛
👈من شخص غریب و بی کسی هستم؛
🔹کسی را ندارم و نمیدانم در جنازهام چه کسی شرکت می کند!
💫👈گذشته از این٬ اين حق برادر مسلمان است که در نماز جنازهاش شرکت کنی
💫👈و دیگر این که خداوند هم از این کار راضی و خشنود میشود.
♻♻♻
🔸علامه ندوی میگوید:
🌟 به عظمت و بزرگی خداوند بنگرید:
🔅(در سال 1902هنگام وفات مولانا عبدالحی لکنهوی رحمه الله) از رادیو و روزنامه های هندوستان برای شرکت در نماز جنازه این عالم و دانشمد بزرگ٬ اعلان شد،
♻جمعیت انبوهی بیش از هزاران هزار نفر در نماز جنازه مولانا شرکت کردند؛
🌟👈 نماز جنازهٔ مولانا که تمام شد جنازهای دیگر در همان زمان آورده شد و اعلان شد که جنازهای دیگر هم آماده است صف هایتان را به هم نزنید.
🌹آری؛
🌴دوست عزيز؛
💫👈جنازهٔ دوم که بر او نماز خوانده شد جنازهٔ همان خیاط مسکین و بیکس بود
💫👈که تمام آن جمعیت انبوه که برای شرکت در نماز جنازهٔ مولانا از راه های دور و نزدیک آمده بودند
☝ و حتی کسانی که به نماز جنازه مولانا هم نرسیده بودند،
💫👈بر جنازهٔ این خیاط نماز خواندند.
🌟سبحان اللَّه❗
🔹اللَّه پاک به نیّت خیاط فیصله نمود و نیّتش ویقینش را کامل کرد.
⭐بدرستیکه اخلاص یکی از بزرگ ترین نعمت هاست.
♻♻♻
🌹🌟مديريت انتشار به خاص کلاس ديني🌟🌹